شورای اسلامی شهر گرگان

شیعه از دیدگاه فرانسیس فوکویاما نظریه پرداز مشهور امریکایی

شیعه از دیدگاه فرانسیس فوکویاما نظریه پرداز مشهور امریکایی

 

 

 شیعه از دیدگاه فرانسیس فوکویاما نظریه پرداز مشهور امریکایی

                                                                                                                                          

    *حسین ربیعی

عضو شورای اسلامی شهر گرگان

در ابتدای نطق پیش از دستورم می خواستم مطالبی را در مورد انتقادات موجود در مدیریت شهری مطرح کنم که ترجیحاً ابتدا آنها را با شهردار مطرح می کنم و چنانچه اقدام به اصلاح آنها نشد، این موضوعات را در جلسات آتی شورای شهر مورد بحث قرار می دهم .

  لذا مطلب دیگری را که مناسب با این ایام دیدم تهیه کردم که تقدیم می گردد؛

فوکویاما استاد دانشگاه، نظریه پرداز، تاریخ نگار و پژوهشگر ژاپنی الاصل که تبعه آمریکاست شخصی نیمه سیاسی و نیمه فلسفی است که سابقه خدمت در اداره امنیت امریکا را دارد و یکی از تحلیلگران نظامی پنتاگون نیز می باشد .

ایشان بعد از فروپاشی جماهیر شوروی در سال 1991 کتابی را به رشته تحریر درآورد که او را به شهرت جهانی رساند. کتاب «پایان تاریخ» که در این کتاب به تجزیه و  تحلیل تحولات سیاسی و اجتماعی جهان از جمله فروپاشی شوروی سابق پرداخته و از ارزش های سیاسی غرب دفاع می کند.

 او از تحولات قرن بیستم نتیجه می گیرد که اجماع جهان به نفع لیبرال دموکراسی بوجود آمده است و ارزش های حاکم بر جهان غرب، بهترین الگوی نجات دهنده جهان از مشکلات اقتصادی و اجتماعی می باشد و جوامع راهی به جز لیبرال دموکراسی برای نجات خود ندارند و به همین دلیل نام کتاب خود را پایان تاریخ نامید .

کمتر از سه دهه که فرانسیس فوکویاما این نظریه را مطرح کرد، صاحب نظران و پژوهشگران علوم سیاسی هشدار دادندکه لیبرال دموکراسی نه تنها نظامی ابدی نیست بلکه در حال فروپاشی و زوال است.

چپ گرایان یا به قول خودمان کمونیست ها که با توجه به اعتقاد به نظریه مارکس (جهان جبراً به سوی جامعه بی طبقه یا حاکمیت سوسیالیست ها در حال گذار است) از ابتدا مخالف سرسخت نظام سرمایه داری و لیبرال دموکراسی بودند، با نظریه فوکویاما مخالف کردند و آن را منتفی می دانستند، اما جالب اینکه طرفداران لیبرالیسم هم به جهان شمولی این نظریه ایراد گرفته و آنرا زیر سوال بردند. بحران های مالی و اقتصادی جهان، فقر و بیکاری گسترده، تروریسم و رشد فضای امنیتی و نظامی در جهان بحران های زیست محیطی، بحران پناه جویان و دیگر بحران های منطقه ای و بین المللی، پایان خوشی را که فوکویاما برای جهان ترسیم کرده بود را بر باد داده و خودش کتابی بنام «نظم و زوال سیاسی» را به چاپ رساند که نظریه خودش را در کتاب پایان تاریخ به چالش کشید.

 در این کتاب به تجزیه و تحلیل مشکلات جهانی پرداخته و نتیجه گیری می کند که دموکراسی هم امروز در سیطره اندک سالاران یا حاکمان زر و زور قرار گرفته و به وسیله کمپانی های قدرتمند اقتصادی مدیریت می شوند و نظام های سیاسی در صورتی موفق به ادامه هستند که دارای نهادهای مستقل و برآمده از دل جوامع باشند.

 او سه مشخصه را نشانه موفقیت هر نظام سیاسی می داند، حاکمیت قانون، کارآمدی و پاسخگو بودن در غیر اینصورت هیچ تضمینی وجود نخواهد داشت که مردم از لیبرال دموکراسی هم روی برنگردانند. اما آنچه مورد بحث است، دیدگاه فوکویاما در رابطه با نقش اندیشه سیاسی شیعه در تحولات سیاسی جهان بویژه منطقه آسیا است که او در کنفرانسی اسرائیلی بنام بازشناسی هویت شیعه در اورشلیم به آن پرداخته است .

فوکویاما می گوید، شیعه پرنده ای است که افق پروازش خیلی بالاتر از تیرهای ما است، پرنده ای که دارای یک بال سبز و یک بال سرخ است، بال سبز این پرنده همان اعتقاد به مهدویت (امام زمان) و عدالت خواهی اوست که شیعیان انتظار و امیدوار به برپایی آن جامعه هستند و انسان امیدوار هم شکست ناپذیر است و شما نمی توانید کسی را تسخیر کنید که مدعی است فردی خواهد آمد که در اوج ظلم و ستم، دنیا را پر از عدل و داد خواهد کرد .

بال سرخ شیعه همان شهادت طلبی است که ریشه در عاشورای حسینی (کربلا) دارد و شیعه با شهادت دو چندان می گردد . او معتقد است که این پرنده زرهی بر تن دارد بنام ولایت پذیری که آنها را شکست ناپذیر کرده است . در بین تمامی مذاهب اسلامی، شیعه تنها مذهبی است که نگاهش به ولایت، فقهی است و این ولایت پذیری شیعه که براساس صلاحیت هم شکل می گیرد او را تهدید ناپذیر کرده است و او در رابطه با فنا ناپذیری شیعه می گوید ، شیعه عنصری است که هر چه او را از بین ببرند بیشتر می شود .

او در اسرائیل یک مهندسی معکوس را برای شیعه دیکته می کند که برای جلوگیری از نفوذ ایران و شیعه در منطقه ابتدا باید ولایت فقیه را بزنید، تا این را نزنید نمی توانید به ساحت قدسی کربلا و امام زمان شیعیان صدمه ای وارد کنید .

او می گوید در صورت تضعیف ولایت فقیه، رفاه طلبی را باید جایگزین شهادت طلبی کنیم، آنگاه اندیشه عدالت خواهی و انتظار حضرت مهدی (ع) نیز کم کم از جامعه رخت بر می بندد. بنابراین برای اینکه این پرنده در تیررس قرار گیرد و سقف پروازش کاهش باید ابتدا ولایت فقیه را بزنید آنگاهبه راحتی فناناپذیری و تهدیدناپذیری شیعه از بین می رود و چنین جامعه ای از درون فرو می ریزد بدون اینکه یک تیر شلیک کنید.

حالا به بحث اصلی می رسیم، چه عواملی باعث تضعیف ولایت فقیه می شوند، دشمنان در رأس آنها امریکا و اسرائیل با تمامی امکانات نظامی و ماهواره ای در حال انجام مأموریت فوکویاما هستند و مردم ما هم از اول انقلاب آنرا می دانند و برای حفظ نظام، فرزندان خود را به مسلخ عشق فرستادند و کوچه و خیابانی نیست که بوی شهید و جانبازی ندهد.

امّا آنچه بیشتر از دشمنان برای نظام ولایتی ما خطر ساز است، نفوذ افکاری است که آنها خود را وارثین این انقلاب می دانند و افکار خود را شاخص انقلابی بودن می دانند و دیگران را نامحرم محسوب می کنند و حکایت آنها حکایت دوستی خاله خرس است که ناخواسته فاصله ای را بین نظام و مردم و ولایت بوجود می آورند .

این دیدگاه خطرناکتر از حمله نظامی و فرهنگی امریکا می باشد و آنچه که امروز نظام را تهدید می کند نه حمله امریکا و هم پیمانان اوست بلکه این باور است که مردم در حاکمیت احساس مشارکت نکنند و این دوستان نادان و شاید هم نفوذیها، با عملکرد خودشان و دور کردن نخبگان از حضور در مسئولیت ها در راستای اهداف دشمنان قدم بر می دارند و از درون به خواسته دشمن جامعه عمل می پوشانند و مشکلات را غیرمستقیم به ولایت مرتبط کرده و باعث تضعیف آن می شوند.

 لذا باید بررسی شود که هر نوع شعاری جلوتر از رهبری به معنای انقلابی بودن نیست و چه بسا نفوذی هایی مانند کشمیری ها در سطوح مختلف مدیریتی ما وجود داشته باشند که با نفوذ در امور فرهنگی و سیاسی بخواهند در خدمت دشمنان نظام مقدس جمهوری اسلامی باشند و نقشه آنها را اجرا نمایند .

 


منبع محتوا | @3f85d33b

محتوای مشابه

نظرات شما